معنی گنداب رود - جستجوی لغت در جدول جو

گنداب رود

لغت نامه دهخدا

جایی که آب های گندیده از آن عبور کند

(گَ)

دهی است از دهستان چهاردولی بخش قروۀ شهرستان سنندج که در 36000گزی خاور قروه و 9000گزی شمال راه شوسۀ قروه به همدان واقع شده است. هوای آن سرد و سکنه اش 925 تن است. آب آن از چشمه تأمین می شود. محصول آن غلات، لبنیات و میوجات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است و تابستان از طریق ونسه اتومبیل میتوان برد. دو محل به فاصله 5000گزی به نام گنداب بالا و پائین مشهور است. صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است. سکنۀ گنداب بالا 600 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)

لغت نامه دهخدا

گنداب دورود

(گَ)

دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد که در 21هزارگزی شمال خاوری دورود و 8هزارگزی شمال راه آهن اهواز واقع شده است. هوای آن معتدل وسکنه اش 152 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)

لغت نامه دهخدا

گندابرو

(گَ رُ)

آبرو. فاضلاب رو

لغت نامه دهخدا

گنداب رو

جایی که فاضلاب از آن خارج شود آب رو

فرهنگ لغت هوشیار

گندابرو

اگو

فرهنگ واژه فارسی سره

گنده رود

دیدن گنده رود در خواب، دلیل است که داروی کار خورد. جابر مغربی گوید: اگر دید گنده رود داشت، دلیل که غمگین شود، زیرا که طعم آن تلخ است و خائیدن گنده رود درخواب خصومت است. محمد بن سیرین

فرهنگ جامع تعبیر خواب

معنی گنداب رود - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما